سفارش تبلیغ
صبا ویژن
دوستیِ دنیای پست را از قلبم برکَن که از آنچه نزد توست، باز می دارد و مانع جستجوی وسیله رسیدن به تو می گردد و نزدیک شدن به تو را از یاد می بَرَد. [امام سجّاد علیه السلام ـ در دعایش ـ]
خانه | مدیریت | ایمیل من | شناسنامه| پارسی یار
گل رز غم
  • کل بازدیدها: 9516 بازدید

  • بازدید امروز: 0 بازدید

  • بازدید دیروز: 2 بازدید
  • جن در خانه
    حدیث ( 86/8/17 ساعت 6:1 ع )

     صاحب این خانه به علت وجود جن این خانه را ترک کرده است.

    به قسمت تاریک دری که در وسط تصویر قرار دارد به

    مدت 30ثانیه

     نگاه کنید تا جن را در آن مشاهده کنید



  • نظرات دیگران ( )

    =============================================================
  • بهار نارنج
    حدیث ( 86/8/16 ساعت 7:7 ع )
           بهار نارنج

    و آن دم که نسیم گوید آری ، دیگر من نیستم
    و آرزوی بوییدن بهار نارج را با خود به گور خواهم برد !
    و امید بدان دارم که در گور بوی بهار را احساس کنم
    آنگاه است که در رویا تو را در آغوش گیرم
    بوسه بر لبانت زنم و گویم که دوستت دارم 
    پس تو ای همیشه ماندنی
    تا کی از آغوشم دور خواهی ماند ؟
    تا کی در انتظارت ، شبهایم همچون روز ، بیدار بگذرد؟
    و تا کی باید پاییز را در بهار احساس کنم ؟
    بدان که می مانم
    و آنقدر صبر می کنم
    تاروزی که نسیم شمال عطر وجودت را
    در آسمان زندگیم منتشر کند .
     
    می مانم تا بیایی !



  • نظرات دیگران ( )

    =============================================================
  • نوشته
    حدیث ( 86/8/14 ساعت 12:14 ع )

    رسم این شهر عجیب است بیا برگردیم
    قصد این قوم فریب است بیا برگردیم
    عشق بازیچه شهر است ولی در ده ما
    دخترعشق نجیب است بیا برگردیم
    کرمها دردل هرکوچه اقامت دارند
    روستا مامن سیب است بیا برگردیم
    چه حسابیست دراین شهرکه درمبحث جبر
    جای بعلاوه، صلیب است بیا برگردیم



  • نظرات دیگران ( )

    =============================================================
  • خاطره
    حدیث ( 86/8/14 ساعت 12:7 ع )
    من هم شبی به خاطره تبدیل میشوم
    خط میخورم زهستی و تعطیل میشوم
    من هم شبی به خواب زمین میروم فرو
    بر دوش خاک حامله تحمیل میشوم
    من هم شبی قسم به خدا مثل قصه ها
    با فصل تلخ خاتمه تکمیل میشوم
    قابیل مرگ نعش مرا میکشد به دوش
    کم کم شبیه قصه هابیل میشوم
    حک میکند غروب مرا شاعری به سنگ
    از اشک و آه و خاطره تشکیل میشوم
    یک شب شبیه شاپرکی می پرم ز خاک
    در آسمان به آیینه تبدیل میشوم



  • نظرات دیگران ( )

    =============================================================

  • لیست کل یادداشت های این وبلاگ
    گفتگو با خدا
    [عناوین آرشیوشده]

    =============================================================